قسم به قلم وانچه مینویسد

با سلام .
قلم توتم من است ، توتم ما است ، به قلم سوگند ، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند ، به رشحه خونی که از زبانش می تراود سوگند ، به ضجه های دردی که از سینه اش برمی آید سوگند … که توتم مقدسم را نمی فروشم ، نمی کشم ، گوشت و خونش را نمی خورم ، به دست زورش تسلیم نمی کنم ، به کیسه زرش نمی بخشم ، به سرانگشت تزویرش نمی سپارم ، دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم ، چشمهایم را کور می کنم ، گوشهایم را کر می کنم ، پاهایم را می شکنم ، انگشتانم را بند بند می برم ، سینه ام را می شکافم ، قلبم را می کشم ، حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم …اما قلمم را نمیفروشم …
(معلم شهید علی شریعتی )
با گسترش رسانه های مجازی وامکان ورود برابر همگان دیدیم که عزیزان همشهری پیکانی در زمینه ایجاد تفکر، سبک نوشتاری ودامنه موضوعات، تحلیل وتبیین موضوعات روز از قابلیتهای بالایی بر خوردارند وبه مانند بسیاری از امور فرهنگی دیگر الگووپیشتازی برای سایرین شده اند .امید که تلاش این عزیزان مورد توجه اهالی ونسل جوان روستا قرار گرفته وشاهد حضور بیشتر وتاثیر گذارتر این پرچمداران مسیر تعالی وپیشرفت در مناسبات جاری باشیم .
کلامی کوتاه با همشهریان بزرگوار پیکانی :
قطعا وبدون هیچ تردیدی جامعه ما جز با ارج نهادن به مقوله های فرهنگی صحیح وکارامد که توسط اهل قلم تشریح شود وبا تلاش متخصصین فرهنگی دنبال گردد هیچ راه دیگری برای ترقی وپیشرفت نخواهد داشت .مناسبتها وبرنامه های تکراری که غالبا هیچ عقبه فکری منسجم ونواوری ندارند دیگر نه مورد توجه قرار میگیرد ونه توان اقناع مخاطب را دارد .متاسفانه مکرر شاهد برنامه های موازی هستیم که به جای کارکرد فرهنگی وبالابردن سطح اگاهی بیشتر جنبه نمایشی ودستوری دارد واین امور مانع بروز استعداد های جوان ،پرانرژی ونواور است .
سخنی با دوستان وعزیزانی که به هر شکل دستی بر قلم دارند :
توانایی نوشتن موهبتی الهیست که خداوند روزیتان کرده ومهارت دران به تلاش وفراگیری نیاز دارد .قلم وتفکر هنگامیکه در خدمت جامعه باشد ودر جهت اگاهی بخشیدن به کار گرفته شود عبادتیست که با هیچ حسنه ای قابل قیاس نخواهد بود ،پس قدر ان را بدانید وجانب عدالت وحق را در نوشتن مد نظر قرار دهید که به مانند ثوابش ،عقابش هم بزرگ است .نویسنده اگاه به جامعه جهت میدهد وبا درک شرایط واینده نگری توان بالقوه اقشار را به فعلیت میرساند ..

جامعه اگاه اگر زیر چتر مغول هم باشد ازاداست وجامعه نااگاه حتی با حکومت علی ع هم به سادگی به بردگی گرفته میشود وهیچگاه فراموش نکنید که بسیاری دوست ندارند شما اگاه شوید …

سخن بسیار ومجال اندک …

با ارزوی سرافرازی برای همه  همشهریان پیکانی .

دهم ،ابانماه ،۹۹
داوود فاتحی پیکانی (فانوس)

 

✌️

بازدیدها: ۱۶۷

 
اشتراگذاری
7 دیدگاه ها
  1. نسیم بهاری نوشته:

    افرین

     
  2. فاتحی نوشته:

    متاسفانه ما در پیکان چیزی بنام نویسنده یا اهل قلم نداریم یا اگرداریم غایب هستند که آنها نیز بود و نبودشان یکسان است
    گواه این ادعا را ما در تمام رسانه های روستا شاهدیم که با وجود تعداد زیاد این رسانه ها بیشترین حجم از انبوه خزعبلات و نازل ترین محتواها را در بر گرفته که نه تنها آگاهی بخش نیست بلکه خود بر جهل و ناآگاهی بیشتر نیز کمک میکند و در این میان هیچ نویسنده و اهل قلم آگاه و روشنفکری هیچگونه متن و نثری منتشر نمی کند
    البته در این میان هستند افرادی که گاه به گاهی احساس وظیفه و مسؤولیت میکنند و قلمی در دست گرفته ودر حد توان خود تحلیل و توصیه و نقدی میکنند اما جامعه منفعل و راکد ما به بیش از اینها نیاز دارد و در کنار نوشتن ما به خواندن نیز نیاز داریم
    مخلص کلام اینکه طبقه فرهنگی ما طبقه ای بی مصرف و منفعل و طبقه توده ما هم که نیاز به گفتن ندارد که چه ویژگیهایی دارد
    در چنین شرایطی کار اصلاحات ما بسیار سخت و دشوارهست اما از هر جایی که شروع کنیم دیر نیست
    حتی از همین لحظه و همین ثانیه

     
  3. ناشناس نوشته:

    فاتحی جان بی مصرف نیستن بی حالن و البته ک اینطور نوشتنها نه تنها به میدون نمیاردشون بلکه تبعات منفی تری داره.
    باید تحریکشون کرد.نقطه تحریکشون رو باید پیدا کرد…خخخ

     
  4. ناشناس نوشته:

    اقا داوود شما که خودتون از نویسنده های خوب هستید به جای اینکه شش ماه یه بار مطلب بزارید یه بار اونجور که انتظار دارید بنویسید بلکه بقیه هم یاد بگیرند
    هیچی بهتر از این نیست که از خودتون شروع کنید

     
  5. ایژیر نوشته:

    ایژیر بو

     
  6. ناشناس نوشته:

    با سلام .تشکر وسپاس از دوستانی که در مورد مطالب اعلام نظر ،موضع ونقد میکنند .
    شاید کمی بی مهری باشه که بگیم ما در روستا اهل قلم نداریم ،اگر تو وادی نوشتن باشید خواهید دید که همین اندکها هم کار ساده ای نیست وجدای از مطالبی که گاه کپی میشه مابقی مطالبی که دوستان مینویسند کارای خوبی هست وقطعا تا نویسندش اهل مطالعه نباشه واگاهی نسبی نداشته باشه نمیتونه حتی چند سطر بنویسه.از طرفی این حرف هم درسته که ما نویسنده به معنای خاص نداریم تو روستا .توجه به یه مساله خیلی مهمه اینکه ممکنه یه نفر حتی کتاب هم منتشر کرده باشه در زمینه های مختلف ولی وقتی مطالعه میکنی ویه کم بررسی، بیشتر گرداوری مطالب از نوشته های دیگران است ولی خوب بهش میگن نویسنده .
    اینکه اهل فرهنگ ما بی تفاوت یا فشل ند درست نیست ،کم کار هستند واحتمالا اگه شرایط فعالیت بهتر بشه قطعا حضورشون بیشتر میشه .
    متاسفانه کار فرهنگی تو روستای ما محدود شده به کار مذهبی هر چند این چند ساله داره تغییراتی ایجاد میشه .
    تا همین دو سال پیش که حقیر گاهی نوشتن چند سطر تو مجازیو شروع کردم اونقدر جو سنگین بود که صدها فحش وناسزا تو پی وی میدادند وخیلی هاشون تو رو هم مسخره میکردند ،حالا خیلی بهتر شده وتعداد دوستانی که مطلب مینویسند بیشتر شده .
    در پایان در جواب بزرگواری که کامنت کرده چرا کامل یا اونجوری که انتظار هست نمینویسم باید به یک واقعیت اشاره کنم ،نه حقیر نویسنده حرفه ای هستم ونه اونقد دانش دارم که بتونم جامع وکامل بنویسم ونه مخاطبین ما حوصله دارند مطلبی که بیش از چند سطر بشه را بخونند وقطعا با این شرایط حق مطلب ادا نمیشه ومجبوریم به نکات اصلی بسنده کنیم .
    اشکالات کارای فرهنگی زیاده ولی اگه کلا هم بخواهید نقد کنید یا ردش کنید همین اندک هم اسیب میبینه .
    در پایان یه نقل قول براتون بگم
    به حاجاقا جعفری عرض کردم چهل ساله کل مملکت دستونه یه مساله این کشورو نتونستید درست درمون پیاده سازی کنید ،تو همه چی مشکل دارید ،توعلوم انسانی ،تو اقتصاد ،بانک ،حجاب ،ووو،ایشون فرمودند ما که چهل ساله که هیچ ،اسلام هم بعد هزار وچهارصد سال با تعالیم ناب واسمانی وبا ایمه معصومش هنوز نتونسته اونی که درسته را پیااده کنه (نقل به مضمون در گفتاری مجازی )
    نتیجه اینکه کار فرهنگی واصلاح خیلی سخت وزمان بر هست ونتیجش سریع مشخص نمیشه .صبور باشیم اینده روستای ما به شرط ورود جوانها ی صاحب فکر وشجاع که وام دار سرشاخه های گذشته نباشند بهتر خواهد شد .
    خیلی شد ببخشید .

     
  7. ناشناس نوشته:

    قلم و جوهر سیاه و نگاشته های سطور پراکنده انسان برای آفریننده قلم خدای بی نقطه الله صمد در کتاب خدا سیاره اندوه زمین تاریک مهم میبوده که آسمانگار بزرگ به آن سوگند یاد کرده است ن و القلم و ما یسطرون در جهان پوچ بیدادگر امروز در قرن سراسر گناه ‌‌شعرا و نویسندگانی در سیاره اندوه وجود دارند که آشفتگیهای ذهنی خویش را در قالب کلمات محظور همانند شرنگی مسود به مردم تهی مغز تزریق نموده و مشتی می زده بیخرد مست اندیشه های سیاه فام دوزخی آنان را برای بخهایی که به قاب شیشه ای تلوزیون با مردمک سیاه فام دیدگان کابوس حیات دیده اندوهناک مینگرند نقد نموده خویش را استاد ادبیات قاره های کهن میدانند…شاعر

     

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.