صفحه بایگانی دسته
رسول سلیمانی
رهایی
آی مردم همگی گوش کنید
مژده دارم همگی گوش شوید
از زن و مرد و جوان و اطفال
پیرزن یا پیرمرد گوش کنید
هرچه دارید و ندارید همگی وابنهید
نیست لازم نکند باز گره ، وا بنهید
دل…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
حسرت و غفلت
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
آن طرف تر تک کلاغی به هوا خواست
این پرید و آن پرید ،هر دو پریدند،ولی
این سیه آن هم سیه، هر دو سیاهند ،ولی
این یکی…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
شعر، داستان مرد ساده و مرد یاغی
ساده مردی عزم شهری کرده بود
خر سوار و سوی شهری تاخته بود
بعد چندی تاختن در پشت خر
او رسید آخر به شهر
لیک ظهر بود و وقت نماز
مردم شهر بودند در نماز
مرد بر شهر وارد گشته…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...