ژرف نگری حاج قاسم

مکتب شهید سلیمانی (۲)

۲-ژرف نگری
با توجه به این که سه ساحت وجودی انسان
از یکدیگر تفکیک ناپذیر است باید بدانیم که هر شاخصه ی وجودی در ساحت شناختی قهرا میوه ای در ساحت عاطفی خواهد داشت و مسلما ظهور و بروز آن در ساحت رفتاری آشکار خواهد شد.
در بخش اول به اولین مولفه ی ساحت شناختی شخصیت حاج قاسم پرداختیم که آن را “نگاه جهانی سردار” می نامیم ؛ وقتی بینش انسان ، “جهان شمول” شد و مرزهای زمینی را در هم نوردید انسان به جای دوست داشتن اعضای خانواده یا بستگان و همشهریان و هموطنان به “نوع بشر” عشق می ورزد و می شود یک انسان “نوعدوست” ؛ نوعدوستی مولفه ی شخصیتی شهید عالی مقام ما در ساحت عاطفی است ؛ این دو مولفه در ساحت های شناختی و عاطفی یعنی نگاه جهانی و نوعدوستی ثمره اش در رفتاری سر بر می آورد که “پاکسازی کره ی زمین از شر داعش” نام می گیرد.
دومین شاخص مکتب شهید سلیمانی
“نگاه ژرف” است ؛ بیشترِ مردم نگاهشان سطحی و ظاهری است ، به تعبیر قرآن:
“یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا”
این نگاه ، نگاه حیوانی است ، حیوانات هم تنها قشر سطحی پدیده ها را می بینند و نمی توانند به ژرفای پدیده ها وارد شوند ؛ نگاه انسانی عمیق است ؛ از ظاهر عبور می کند و ژرفای پدیده ها را می بیند ؛ مالک اشترِ زمان ما به ظاهر قرآن های سرِ نیزه و شعارهای ظاهری کلام الله بی اعتنا بود و ژرفای اراده ی پشتِ این پرده ی آشکار را به خوبی می دید ؛ الله اکبرهای داعشی ها او را دچار تردید نمی کرد ؛ پیش رفت و خیمه ی آنان را از جا کند ؛ این نگاه خردمندانه بود که از قول امام امت نقل کرد که:
“حفظ نظام از نماز واجبتر است ؛ از وجود مقدس خود امام زمان (عج) واجبتر است” چون امام زمان که بیایند می خواهند نظام اسلامی ایجاد کنند”
وقتی نگاه ، ژرف نباشد نظام اسلامی را یک نظام سیاسی در ردیف سایر نظام های سیاسی جهان می بیند و رهبری نظام را هم با سایر رهبران مقایسه می کند در نتیجه گرفتار تحلیل سیاسی غلط می شود ؛ همین گرفتاری که امروز دامنگیر همه ی سیاسیون عالم شده است.
نگاه قشری و سطحی در زمان امیرالمومنین بزرگترین ضربه را ابتدا بر حکومت علی(ع) و سپس بر فرق خود علی(ع) زد.
نگاه ظاهری همان است که همراه ولی فقیهشان به عنوان محافظ حضور دارند و می بینند که رهبر و حجت زمانشان از میوه و چای و پذیرایی خانواده ی شهید مسیحی می خورد ولی آنان کاتولیک تر از پاپ شده اند و آن را نجس می دانند و رهبر عزیزمان به آنان تشر می زند که “چرا نخوردید؟ این کار شما اهانت به آنان بود”
نگاه سطحی ، اهانت را نمی فهمد بلکه آن را تقدس می داند.
حاج قاسم نگاهش بسیار عمیق بود ؛ مغز و حقیقت انسانها را می دید.
خدا می داند در طول تاریخ چه تهمت ها و برچسب های ناروایی از سوی ظاهربینان به سوی عارفان و واصلان به پروردگار نثار شده است که البته هیچ کدام قابل مقایسه با شکافتن فرق امیر مومنان نیست.
بجاست شعر شمس الدین مغربی شاعر قرن هشتم را به پاس ژرف نگری سردار شهیدمان بیاوریم:
«اگر بـینـی تـو در دیــوان اشـعــــار
خرابـات و خـرابــاتـــی و خــمــــار
بـت و زنــار و تـسبـیـح و چلیـپـــا
مـغ و تـرسا و گـبـر و دیـر و مـیـنـا
شـراب و شـاهـد و شـمع و شبستــان
خـــروش بــربـط و آواز مسـتـــان
مــی و مـیـخـانــه و رنـد و خرابـات
حـریـف و سـاقـی و نـرد و منـاجــات
نـوای ارغـنــــون و نــالــه نـــی
صـبــوح و مـجلـس و جـام پـیـاپـی
خـم و جـام و سـبـوی می فروشـی
حــریفی کـرده انــدر بــاده نـوشـی
ز مـسجــد ســوی میـخـانـه دویـدن
در آنـجــا مـدتـی چـنــد آرمـیــدن
خـط و خـال و قــد و بـــالا و ابـــرو
عـــذار و عــارض و رخسـار و گیسـو
لــب و دنـدان و چشـم شوخ سرمست
سـر و پــا و میــان و پنـجـه و دسـت
مشـو زینـهـار از ایـن گفتــار در تـاب
بــرو مقصــود از آن گـفـتــار دریـاب
مپـیــچ انـدر ســر و پــای عـبــارت
اگــر هـسـتـی ز اربــاب اشـــارت
نـظـر را نـغـز کـن تـا نـغـز بـیـنـی
گـذر از پـوسـت کـن تـا مغـز بـیـنـی»
ما تا گرفتار پوسته ی دین هستیم نمی توانیم از مغز و هسته دین دفاع کنیم.
خود حاج قاسم در آغاز ورود به سپاه به دلیل این که پیراهن نصف آستین پوشیده بود در گزینش رد صلاحیت شد ولی وقتی پذیرفته شد در کمتر از دوسال فرمانده ی عملیات نظامی شد لذا همیشه سفارش می کرد که ظاهر افراد را ملاک گزینش قرار ندهید ؛ از اول اهل ظاهرسازی نبود و الا کیست که نداند سپاهی ها با این ظاهر میانه ی خوشی ندارند؟

غلامحسین جعفری

بازدیدها: ۸۴

 
اشتراگذاری

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.