مژده بدید،یافتم


هنوز چرخی تو پیکان وشبکه های اجتماعیش نزدی چیزی که نظر همه رو جلب میکنه دغدغه آبادانیه

اما چیزی که بیش از همه نظر من رو جلب کرد اینه که همه به دنبال متهمند

دنبال اینند که چرادور تا دور ما همه روستا های کوچک اطرافمون شهر شد

اما پیکان با همه ی قدمت و پیشینه ی پر افتخارش بویی از آبادانی نبرده

من امروز براتون مژده دارم

یافتم

دیگه از این به بعد دغدغه ای نخواهد ماند

چرا که من عامل همه ی بیچارگی هامون رو یافتم

آمریکا

بله امریکا

این امریکا بود که با دشمنی دیرینه اش واژوه ی منحوس چشم میخورم رو بین ما باب کردتا هر کدوم ضربه ی بی تدبیری مون رو خوردیم ، بگیم چشم خوردیم و هر کدوم به جایی رسیدیم برا اینکه مبادا چشم بخوریم بساط زندگی مون رو به شهرهای دیگه ببریم

این آمریکای خبیث بود که روزی که سنگ بنای پیکان رو نهادند از هیچ فرصتی دریغ نکرد و حتی بالا و پایین محله ها رو بهانه ای کرد تا میخ تبعیض رو تو سرزمینمون فرو کنه،و همونم شد بلای جونمون

بله عزیزان این مکر آمریکای لعین بود که ویروس چشم و هم چشمی رو به جونمون انداخت تا سر سبقت از هم ، همه رو قرض دار و گرفتار هزار بلای دیگه کنه.

اما کار اینجا تموم نشد و آمریکا این دشمن همیشگی تخم نفاق رو تو دلمون کاشت،بذری که میوه ای نداشت جز هزار رنگی.

آمریکا خباثت رو از حد گذروند و ویروس سخره رو به جونمون انداخت، ویروسی که مستقیم و اتوماتیک به استعدادای پیکان حمله میکرد و اونقدر به سخره شون میگرفت که یا کور میشدن یا مجبورشون میکرد بساط استعداد و زندگی شون رو بر دارن و الفرار.

سرتون رو درد نیارم ریشه همه ی گرفتاری هامون مستقیم و غیر مستقیم آمریکاست

خیالتون راحت

دیگه دنبال مقصر نگردید که یافتم

حالا دیگه وقت انقلابه

وقت بیرون کردن این دشمن منحوس از زندگی و روستامونه

بسه دیگه خودم هم از کنایه خسته شدم بیایید منتظر همدیگه نمونیم و هر کدوم از خودمون شروع به انقلاب کنیم

وقتی دونه دونه عوض شدیم، خود به خود جامعه عوض میشه و به دنبالش روستامون این دغدغه ی همیشگی مون عوض میشه و آباد

راستی شرمنده،بحث چشم و هم چشمی و نفاق و تبعیض و همه ی دشمنی های امریکا همه تعریفی بود از خودم ،خدای ناکرده قصد توهین به هیچ کسی رو نداشتم من خودم رو به عنوان نمونه ی کوچکی از روستای عزیزمون کنکاش کردم و به این نتیجه رسیدم . امیدوارم تافته ی جدا بافته باشم و هیچ کس با من نباشه

شما هم کنکاش کنید ،اگر خدای ناکرده با من بودید،وقت انقلابه،شنبه دیره،از حالا شروع کنید

 

بازدیدها: ۱۳۱

 
اشتراگذاری
3 دیدگاه ها
  1. جواد نوشته:

    روحت شاد رسول سلیمانی.

     
  2. علی اکبر نوشته:

    رسول جان سلام و دروود…روحت شاد….الغرض شما زحمت میکشید و ما به فیض میرسیم ولیکن در اینجا چند نکته حائز اهمیت هست که لازم دونستم خدمت شما عزیز برادر ذکر کنم
    ۱_ موضوعاتی که در موردشون می نویسی به طور کل موضوعات خوبیه اما متن نوشته هات طولانیه و این یک خواننده متن رو خسته میکنه
    ۲_ سعی کن منصفانه و همه ی جوانب رو درنظر داشته باشی و آسیب شناسی کنی( شهرداری هم اینقدرام بد نیست)
    ۳_ درخصوص متن دوره گردها اینم بگم همشون مثل هم نیستند…عده ای وقت و بی وقت آسایش مردم رو گرفتند بماند که امثال شما برادرم بافرهنگید….
    ۴_ سعی کن در ترکیب بندی متن های خوبت آغشته به سیاست خوب اما آلوده نشوی

     
    1. سلیمانی نوشته:

      سلام خدمت دوست عزیزم
      ممنون از انتقادات سازندتون
      کوتاه کردن متنام رو به دیده منت میپذیرم
      دلخوریتون از متن دوره گرد هم کاملا برام قابل درکه
      قصد توهین به هیچ نهادی رو نداشتم
      اما از شما دوست فرهنگی انتظار نمی رفت نقد از معضلات اجتماعی رو سیاست بازی تلقی کنید
      از اینکه وقت برا خوندن متنها گذاشتی خیلی خیلی سپاسگذارم

       

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.