چرا حالا با یک جوراب،قندتودل تو آب میشه-شعر روز مرد از حسن مجیدی

چرا همیشه روز زن اینقدر مهم حساب میشه
فرقش با روز مرد چیه دلم از این کباب میشه

هزار تا روزمرد بیاد هیچکی نمیفهمه ولی
نوبت روز زن که شد انگاری انقلاب میشه

وقتی که روز زن میشه طلا فروشی ها شلوغ
نوبت مردا که میشه وضع پولی خراب میشه

زنها همه فرشته اند قبول دارم اما چرا؟
همین فرشته بی کادو فرشته عذاب میشه

حرف خانم‌ها که میشه پول و طلا و سینه ریز
نوبت اقایون که شدصحبت از جوراب میشه

کادوی تو مشخصه یه جفت جوراب عزیزم
هر جای ایران که بری این کادو انتخاب میشه

پیش خودت گفته بودی هدیه بهتر میگیری
آخ بمیرم آرزوهات بازم داره سراب میشه

آقایی که برا زنت گرفتی دستبند طلا
چرا حالا با یک جوراب،قن دتودل تو آب میشه

حسن مجیدی۱۳۹۹/۱۲/۷

بازدیدها: ۲۸۵

 
اشتراگذاری
4 دیدگاه ها
  1. ناشناس نوشته:

    مجیدی جان قربون دردو دلات.امشب جات تو کوچس.اخه پوره چرا به همه میگی

     
  2. ناشناس نوشته:

    مجیدی جون چرا شعرای تو همش تو سبک اشی مشیه؟ خخخخخ

     
  3. رضا نوشته:

    حسن جان عالیییی

     
  4. @اکبر نوشته:

    سلام حسن آقای مجیدی تشکر و قدردانی بابت شعر طنز

     

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.