پاسدار شهید اکبر فاتحی پیکانی از شهدای کربلای ۸شلمچه

هیچ موقع خنده های زیبای شهید از یادم نمیره بهش گفتم به جبهه نرو داداش کوچیک داری خواهرات تنها میشن گفت نه امام گفته الان وظیفه است وقبول نکرد به جایگاهی رفت که ارزوش بوداکبر حر زمان بودروحش شاد باشه

مردانگی و شجاعت اکبر عزیز زبانزد همه بود.خانواده بزرگ و پرافتخار فاتحی در محله شهید پرور ۱۳آبان شهرری،شهدای زیادی را تقدیم انقلاب اسلامی نموده اند.ازجمله غلام رضا فاتحی،محمدحسین فاتحی،ابراهیم فاتحی و علمدار رشید هیئت،اکبر فاتحی.
من افتخار هم سنگری در دو عملیات را با اکبر داشتم و خاطرات تلخ و شیرین زیادی از این شهید والامقام دارم.
یک روز صبح زود واسه نون خریدن از خونه اومدم بیرون و اکبر رو دیدم که جلوی خونه شون ایستاده بود.بعد از سلام و روبوسی مرا به زور به خونه برد و گفت صبحونه مهمون من هستی.
با اینکه خونه پدر و مادر اکبر کوچک بود و دو اتاق با یک پرده از هم جدا می شد، مهمون نوازی اکبر من رو خیلی تحت تاثیر داد و اون روز از کوکوسبزی به چا مونده از شام شب قبل شون، صبحونه بسیار خوشمزه و به یاد موندنی رو به من داد.
امیدوارم هیچوقت در این دنیا و اون دنیا من رو تنها نگذاره.
اکبر و مهران غلامحسینی و محمد رجبی در یک کانال به شهادت رسیدند و امیدوارم برادر عزیزم دکتر داود کمیجانی از نحوه شهادت این سه عزیز بنویسه و نسل جدید رو با اون دلاورمردان عرصه پیکار بیشتر آشنا کنه.