حکایت مناجات موسی در کوه طور و ذکر یا اله العاصین

گرم در گریه چه زاری میکند
از خدایش دل ربایی می کند

چون پیمبر با خدا خلوت کند

کوه هم حظ از این خلوت کند

گفت با خدایش کای خدا
یا اله العارفین ای رهنما

آمد از سوی خدا گویی ندا
بر پیمبر لبیک از سوی خدا

بار دوم هم خدایش یاد کرد
یا اله المحسنین فریاد کرد

باز بر موسی چنین امد سخن
از خدا لبیک ای شیرین سخن

گرم در زاری چنین گفتش کلیم
کای خداوند مطیعین ای کریم

باز هم تکرار لبیک شد
باز مسرور زین لبیک شد

بار چندم دست خود بالا ببرد
یا اله العاصین نامش ببرد

چون سخنها بر خدا اینجا رسید
تا سه لبیک از خدا یکجا رسید

گفت موسی کای اله العالمین
چیست حکمت ز لبیکها چنین

از خدا از طور امد این ندا
عارفان بر معرفت ها اتکا

بر اطاعت هم مطیعین متکی
محسنین جمله به نیکی متکی

لیک عاصین بر چه باشند متکی
بر چه باشند جز به فضلم متکی

بنده هایم من کجا نامید کنم
من کجا عاصین را نامید کنم

من پناهم هر که بر من تکیه کرد
تکیه گاهم هر که بر من تکیه کرد

 

رسول سلیمانی
۱۳اردیبهشت ۱۳۹۹

بازدیدها: ۱۰۱۵

 
اشتراگذاری
5 دیدگاه ها
  1. موسوی زاده نوشته:

    خیلی خوب بود.ممنون از آقای جعفری که معرفی کردند.
    یک نکته در مورد شعر: اگر داستان رو هم اشاره به سندش میکردید، عالی بود.
    بنده مداح هستم و با اجازتون برای خوندن در مجالس کپی کردم. نام شاعر رو هم بنویسید. که بتونیم دعاش کنیم. اجرکم عندالله.

     
    1. عاصی نوشته:

      سلام و درود
      شاعرش اقای رسول سلیمانی هست
      اگه جایی خوندید و گنهکاری دلش شکست حتما فراموشتون نشه برای خواهر زادش امیر حسین فانی دعا کنید

       
  2. ناشناس نوشته:

    خیلی خوب بود آفرین

     
  3. ناشناس نوشته:

    فوق العاده بود واقعا لذت بخشه

     
  4. عسل نوشته:

    عالی بود من سحر دوم ماه رمضان ۱۴۰۰ خواندم و اشکم جاری شد ، خدا خیرتون بده، و شاعر و خواهرزاده شون حاجت روا بشن

     

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.